حالت تهاجمى

کودک در برخى از مراحل رشد، مثل دورهٔ فراگيرى نظافت، حالت تهاجمى پيدا مى‌کند. در حدود ۲ سالگى هميشه هنگام عصبانيت از کملهٔ ”نه“ کمک مى‌گيرند. کمى بعد هنگام سرپيچى پاى خود را زمين مى‌کوبد...


اين واکنش کودک نشانهٔ سرسختى شخصيت او نيست. بلکه هر بار که بچه بايد مرحلهٔ دشوارى از رشد را پشت سر بگذارد، اين حالت‌ها بروز مى‌کنند. مقاومت‌ها، عصبانيت‌ها و سرپيچى‌هاى او نشانهٔ شخصيتى است که مى‌خواهد خودى نشان دهد، و جايگاه خود را نزد پدر و مادر خود مشخص کند.


حالت تهاجمى هميشه هنگام بحران، ترک عادات قديمى و فراگيرى قواعد جديد ظاهر مى‌شود. اين حالت نشانهٔ تحرک و زنده بودن شخصيت او است. پس از آنکه بحران مرتفع شد، همه چيز به حالت نخستين باز مى‌گردد، و بچه ديگر با همه چيز مخالفت نمى‌کند و تعادل آن را باز مى‌يابد. تهاجم، در اين مواقع، نشانهٔ سلامت طفل است. اما باقى ماندن حالت تهاجمى در کودک و تداوم آن به‌صورت يک عادت نشانهٔ نوعى ناراحتى عاطفى واقعى است. در اين موقع پدر و مادر بايد هوشيار باشند و به‌جاى گفتن اين جمله که: ”فرزند من بدجنس است“. بايد نتيجه بگيرند که اين بچه خوشبخت نيست و دليل آن را جست و جو کنند: آيا نسبت به او زياد سختگيرى مى‌شود؟ آيا بچه مى‌خواهد توجه پدر و مادرى را که مشغوليات زيادى دارند، به خود جلب کند؟ آيا از مشاجرات والدين خود آزرده خاطر شده است؟ آيا اين حالت او ناشى از حسادت نيست؟


قبل از آنکه تهاجم به‌صورت يکى از صفات پايدار کودک درآيد و بر روابط او با اطرافيان وى اثر بگذارد، بايد علت آن را جست و جو و در صورت لزوم با متخصص اطفال يا روانشناس کودکان در اين باره مشورت کنيد.

به هنگام درگيرى چه بايد کرد؟

با شروع اختلاف نظر و بدخلقى کودک، بهترين کار، انصراف خاطر او از موضوع است. نخستين چيزى که به مغز شما مى‌رسد به او بگوئيد، اما آن را با حالتى بيان کنيد که تأثير لازم را روى بچه بگذاريد: ”آه! آن گنجشک کوچولوى زيبا را ببين که کنار پنجره نشسته است. چقدر کوچک است، حتماً به‌دنبال لانه‌ خود مى‌گردد“. يا ”آن خانمى را که توى خيابان مى‌دود نگاه کن“... او با اين سرعت کجا مى‌رود؟“ اگر موفق شويد، خشم کودک فرو مى‌نشيند و توجه کودک به گنجشک يا علت دويدن آن خانم جلب مى‌شود. ”گنجشک پريد“. حتماً لانه وى را پيدا کرده است. يا ”آن خانم رفت، بايد وارد منزل روبه‌روئى شده باشد، حتماً وعدهٔ دکتر داشته و ديرش شده بود“.


مى‌توانيد پيشنهاد تماشاى عکس، کتاب يا شىء تازه‌اى را به بچه بکنيد. مهم اين است که خشمش را فراموش کند.


در پاره‌اى موارد بهترين حيله شرط بستن است. براى مثال اگر بچه نمى‌گذارد لباسش را تنش کنيد يا اصرار دارد همان بلوزى را بپوشد که هنوز خشک نشده است، به او بگوئيد: ”شرط مى‌بندم که برادرت زودتر از تو حاضر مى‌شود“. يا ”شرط مى‌بندم پيش از آنکه عقربهٔ ساعت به اينجا برسد، تو حاضر نمى‌شوى“.


بى‌ترديد، شما راه‌هائى براى خاتمه دادن به عصبانيت‌هاى فرزند خود پيدا خواهيد کرد.


اما اغلب درگيرى‌هاى به‌جائى مى‌رسد که اين حيله‌هاى کوچک مشکل را حل نمى‌کند، و منطقى سخن گفتن با کودک بى‌نتيجه است. در اين حالت بايد در برابر عصبانيت او، آرامش خود را حفظ کنيد، با صدائى آرام با او سخن بگوئيد، حولهٔ کوچکى را مرطوب کنيد و روى پيشانى و شقيقه‌هاى او بگذاريد.


البته او حتماً فرياد مى‌کشد، لوى اين کار براى وى خوب است. در هر حال هنگام بحران‌هائى که کودک بى‌اندازه عصبانى مى‌شود و هيچ چيز نمى‌تواند او را از گريستن و فرياد زدن باز دارد، آرامش شما او را خلع سلاح مى‌کند، و کلمات مهرآميز شما بحران را به پايان مى‌رساند.


گاهى درگيرى در مکان‌هاى عمومى مثل خيابان، درون مغازه و غيره رخ مى‌دهد و پدر و مادر احساس ناراحتى مى‌کنند. در اين موقع جز تهديد و ارعاب چارهٔ ديگرى وجود ندارد: ”بگذار برويم خانه، ترا تنبيه خواهم کرد“. تهديد کردن کودک کار درستى نيست، ولى در پاره‌اى مواقع هيچ راه ديگرى وجود ندارد.



در مواردى که مشاجره بايد زود خاتمه پيدا کند، زيرا مثلاً قطار را از دست مى‌دهيد يا دليل مهم ديگرى وجود دارد، مى‌توانيد قول خريد جايزهٔ ارزان قيمتى را به او بدهيد. البته اين روش را خيلى توصيه نمى‌کنيم، ولى در عين حال گاهى اجتناب‌ناپذير است.


هنگام درگيرى اين سه قاعده را هميشه در نظر داشته باشيد:


- عصبانيت مسرى است. آيا شما مسئول بداخلاقى فرزند خود نيستيد؟ او که شما را هميشه عصبانى ديده، به‌دليل حس تقليدش عصبى شده است.


- در عصبانيت هميشه احساس رقابت وجود دارد. شما به فرزندتان که شيطنت مى‌کند، اخم مى‌کنيد، او پرخاش مى‌کند، او را سرزنش مى‌کنيد، عصبانى مى‌شود، شما هم به نوبهٔ خود خونسردى خود را از دست مى‌دهيد، او فرياد مى‌کشد، شما هم داد مى‌کشيد. نگذاريد هر کارى مى‌خواهد بکند، هرگز او را مورد سرزنش قرار ندهم و به او سختگيرى نکنم؟“ من چنين توصيه‌اى نمى‌کنم، ولى بهتر است او را کمى سرزنش کنيد و بعد از چيز ديگرى سخن بگوئيد، نگذاريد ناراحتى‌ها ادامه پيدا کند و به درگيرى منجر شود.


- سکوت به برقرارى صلح کمک مى‌کند. اگر کودک عصبانى را به حال خود رها کنيد و به او پاسخى ندهيد، گريه‌اش زياد طول نمى‌کشد. راه حل ديگر اين است که او را به گوشه‌اى بفرستيد: ”اگر مى‌خواهى گريه کنى، برو به اتاق خودت“.


ولى اگر بچه‌ زياد عصبانى مى‌شود، اگر بزرگ شدن طفل به کاهش درگيرى‌ها کمک نکند، بلکه بر شدت آنها بيفزايد، از خودتان بپرسيد چرا؟ آيا او به اندازهٔ کافى مى‌خوابد؟ آيا مدرسه او را خسته نمى‌کند؟ آيا او در پى جلب توجه شما است، زيرا به اندازهٔ کافى وقت صرف او نمى‌کنيد؟ آيا عصبانيت او واکنشى است در برابر سختگيرى‌هاى شما؟ آيا به برادر يا خواهرش حسادت مى‌کند؟ آيا شما بيش از اندازه نگران او نيستيد، يا بيش از اندازه از او حمايت نمى‌کنيد؟ در اين مورد هم مشورت با پزشک متخصص اطفال يا روانشناس کودکان سودمند است.