- يک مثال متداول:

طفل شما کمى ‌تند خو شده و رنگ پريده به‌نظر مى‌آيد غذا کم مى‌خورد و يا اصلاً نمى‌خورد. زير چشمان او کبود شده است. در طول روز لجاجت مى‌کند و زود به گريه مى‌افتد. تا قبل از دو سالگى نمى‌توان فهميد که کجاى طفل درد مى‌کند و او را چه مى‌شود. در اين حالت ما به فکر مى‌افتيم که او را در آغوش بگيريم و يا فکر مى‌کنيم که به او کمتر توجه کنيم و يا شايد او را روى مبلى دراز مى‌کنيم، يک بالش زير سر او مى‌گذاريم و روى او پتو مى‌اندازيم و شايد او را در رختخواب خود او قرار مى‌دهيم که اين برنامه اکثراً با مخالفت شديد طفل مواجه مى‌شود. احتمالاً در غروب حرارت بدن وى بالا مى‌رود (۱) سر او گرم و چشم‌ها خمار و بى‌فروغ هستند.


(۱) . حرارت بدن را به اين صورت اندازه مى‌گيريم: ميزان‌الحراره را تکان مى‌دهيم که جيوه در داخل لولهٔ آن خوب پائين بيايد. انتهاء آن را کمى چرب مى‌کنيم. آن را داخل مقعد طفل مى‌نمائيم و ۲ الى ۳ دقيقه در آن حالت نگاه مى‌داريم. بهتر است که طفل را به پهلو بخوابانيم. پس از خارج کردن ميزان‌الحراره از بدن بايد آن را با يک قطعه پنبه که آغشته به الکل يا ادکلن و يا يک مادهٔ ضد عفونى کننده است، تميز نمائيم.


فرض مى‌کنيم که ميزان‌الحراره عدد ۴/۳۸ را نشان مى‌دهد. در اينجا نبايد ترسيد. اطفال در مقابل عوامل بيمارى‌زا عکس‌العمل شديدترى نشان مى‌دهند. مثلاً در آمدن يک دندان مى‌تواند تمام بدن طفل را دچار تألم سازد. تب، اکثراً اولين علامت است و گاهى اسهال و لرزه ظاهر شود. در اينگونه موارد تا زمانى که دندان‌هاى شيرى طفل هنوز کامل نشده بهتر است نگاهى به دهان او بياندازيد شايد دندانى در حال در آمدن است. ولى در مواقعى که حالات بيمارى حاد است مرتکب اين اشتباه نشويد که همه را به حساب دندان در آوردن بگذاريد. مخصوصاً هنگامى که تشنج و لرز ظاهر مى‌شود حتى اگر چند ثانيه طول بکشد و يا حالت اغماء پديد بيايد بايد حتماً به طبيب مراجعه کنيد.


اگر طفل تب‌دار شما سه سال يا بيشتر دارد، در اين صورت عاقل‌تر است و مى‌توان پتوئى پهن کرد و به طريق زير عمل نمود: يک حوله روى پتو مى‌اندازيم و سپس حولهٔ ديگر که در آب نيم‌گرم چلانده و خوب فشار داده باشيم روى حولهٔ اول پهن مى‌کنيم و لباس طفل را بالا و او را روى اين حوله قرار مى‌دهيم به‌طورى که تا زير بغل او برسد و سپس فوراً دو طرف حوله را روى سينهٔ طفل به هم مى‌آوريم و بعد حولهٔ دوم را روى اين حوله و بالاخره پتو را به دور طفل مى‌پيچيم. در اين موقع نبايد هيچگونه بادى به بچه بخورد. اول بار وقتى پارچهٔ مرطوب را به دور طفل مى‌پيچيد ناراحت کننده است ولى پس از چند ثانيه يک حالت آرامش و رضايت به طفل دست مى‌دهد. حرارت بدن او پائين مى‌آيد و بسيارى از اطفال فوراً به خواب مى‌روند.


- توجه:

اگر حرارت بدن طفل ۳۹ درجه به بالا باشد بايد حتماً اين عمل به دستور پزشک صورت بگيرد.


ولى اگر طفل شما خيلى کوچک است نمى‌توان از اين قنداق مرطوب استفاده کرد زيرا او آرام نمى‌گيرد و بى‌حرکت نمى‌ماند، در اين صورت بايد از دارو کمک گرفت. اکثر کودکان از خوردن قرص اکراه دارند از اين جهت شياف بسيار ايده‌آل مى‌باشد که آن را از سلوفان بيرون مى‌آوريم و با يک قطعه دستمال کاغذى مى‌گيريم و عميقاً وارد معقد طفل مى‌کنيم. شياف معمولاً پس از نيم‌ساعت تأثير مى‌کند. حرارت بدن پائين مى‌آيد و طفل مجدداً رغبت به بازى پيدا مى‌کند و شب نيز طفل آرام مى‌گيرد و خوب به خواب مى‌رود. نوع شياف البته بايد به دستور طبيب باشد زيرا هر شياف هدفى را اجراء مى‌کند: يکى تب بر است، ديگرى مسکن و بالاخره داراى دوزاژ متفاوت نيز مى‌باشند. چون صحبت از دارو شد بد نيست توصيه‌اى در مورد نگهدارى دارو در منزل بکنيم!


- داروخانهٔ خانگى:

بايد در جاى بلند و دور از دسترس اطفال و در آن هميشه بسته باشد. طبيعى است که بايد داراى نظم و ترتيب باشد لطفاً هيچ‌وقت داروى باقيمانده از بيمارى قبلى را نگهدارى نکنيد و آن را مجدداً براى بيمارى آينده بدون نسخهٔ طبيب به طفل ندهيد در حقيقت هيچ‌وقت بدون نسخه طبيب دارو تجويز نکنيد. داروى کهنه را دور برزيد. از داروهاى سه سال مانده و حتى کمتر استفاده نکنيد. چون علاوه بر اينکه مؤثر نيستند ممکن است مضر نيز باشند. در گوشه‌اى از اين داروخانه مقدارى لوازم اوليهٔ پانسمان نگهدارى کنيد. يک شيشهٔ کوچک مرکور کرم و الکل و باند و پلاست در اندازه‌هاى مختلف نيز بايد در داروخانه موجود باشد. باندهاى استفاده شده را مى‌توانيد بجوشانيد و اطو کنيد و مجدداً استفاده نمائيد. پنبه که حتماً بايد در هر خانه‌اى موجود باشد. يک پودر، يک کرم ملايم نيز حتماً در هر خانه‌اى موجود است. در داروخانهٔ خانگى بايد يک ميزان‌الحراره، پماد بينى، چند شياف، پماد سوختگى، شربت سرفه وجود داشته باشد. هميشه قبل از مصرف دقت کنيد. زيرا زياده روى در مقدار دارو، حتى اگر بى‌ضرر باشد باز خالى از ضرر نيست مثلاً شربت سرفه اگر بيش از مقدار استفاده شود باعث اسهال مى‌شود.


- نکته‌اى دربارهٔ غذاى بيمار:

مى‌توانيم به‌طور خلاصه بگوئيم که به‌خصوص در روزهاى اول بيمارى بگذاريد هر چه که به مزاج طفل خوش مى‌آيد و هر وقت، که طفل طلب مى‌کند بخورد! او را مجبور به خوردن غذاهاى سنگين نکنيد زيرا جسم بيمار او اکنون ديگر نمى‌تواند بار زحمت اعضاء گوارش را نيز به دوش بکشد. در هنگامهٔ تب فقط مايعات به‌قدر کافى لازم است زير آب بدن از راه پوست به‌صورت عرق تبخير مى‌شود. براى شيرين کردن مايعات بهتر است از قند انگور استفاده کنيد. قند انگور توليد کالرى مى‌کند و اثر خوبى بر روى قلب که در اثر تب کار بيشترى متحمل شده است، دارد. وعده‌هاى غذاى اصلى را در اين موقع بهتر است مانند زمان شيرخوارگى تهيه کنيد يعنى حريره و کمپوت. گاه‌گاهى يک تخم‌مرغ همراه با کمپوت يا شربت، يک سوپ خوب، سوخارى و چاى. به بچه‌هاى خيلى کوچک بايد در وعده‌هاى غذا حتماً چيزى بخورانيد. زيرا آنان در اثر گرسنگى خيلى ضعيف خواهند شد.


در دورهٔ نقاهت يعنى زمانى که در آن مدت طفل نيروى از دست رفتهٔ خود را به‌دست مى‌آورد، برنامهٔ غذائى بايد کامل و مقوى باشد. اگر طبيب ويتامين تجويز کند اشتهاء از دست رفته مجدداً باز مى‌گردد مخصوصاً اگر اين دوران در زمستان باشد مصرف ويتامين‌ به‌صورت دارو توصيه مى‌شود.


حال اگر طفل شما بيمار است و در اثر پرستارى شما و مداواى خانگى بهبودى حاصل نشده است و خود نيز در تشخيص بيمارى او مردد هستيد در اين صورت به سراغ طبيب مى‌رويد. سابقاً هر خانواده براى خود طبيبى مخصوص داشت و او يکايک افراد خانواده را مى‌شناخت و به‌خصوصيات جسمى و روحى آنان واقف بود. و همه وقت در دسترس قرار داشت. در حالى که امروز طب بسيار گسترده شده به تخصص‌هاى جداگانه تقسيم شده است. اطباء متخصص نيز بيشتر در شهرهاى بزرگ بيمارستان‌ها گرد آمده‌اند و پزشک‌هاى عمومى تعداد آنها کمتر است و اغلب در شهرهاى کوچک طبابت مى‌کنند. حال اين سؤال مطرح مى‌شود که در هنگام بروز يک بيمارى به کدام پزشک بايد مراجعه کرد؟ به طبيب عمومى يا متخصص اطفال، و يا به يک کلينيک اطفال؟ به اين سؤال پاسخ منطقى نمى‌توان داد. من به شما توصيه مى‌کنم به دکترى که او را مى‌شناسيد مراجعه کنيد و از او نظر بخواهيد. هميشه به يک طبيب مراجعه کنيد و تا حد امکان از تعويض دکتر اجتناب کنيد. چون فايده‌اى عايد نمى‌شود و هر چه دکتر با شما و طفل شما بيشتر آشنا باشد، بهتر و زودتر مسئله را مى‌فهمد و به مداوا مى‌پردازد.


رفتار اطفال در هنگام سانحه بستگى به نحوهٔ تربيت خانوادگى آنها دارد. مثلاً اگر طفلى زمين بخورد و زانوى او زخمى بشود، مى‌بينيم يکى خيلى بى‌توجه و بى‌اهميت به موضوع نگاه مى‌کند، ديگرى چنان از ته دل فرياد مى‌کشد که گوئى پاى او قطع شده است و سومى با متانت بسيار مى‌گويد: مادر! لطفاً مرکور کرم و پلاست را حاضر کن.


اين مسئله اهميت دارد که در هنگام سلامت طفل را با طبيب آشنا کنيد و هرگز او را از دکتر نترسانيد. مى‌بينيم که بعضى مادران براى تهديد فرزندان خود کار بدى کرده، مى‌گويند: ”صبر کن، دکتر بيايد و يک آمپول بزند که حسابى دردت بيايد“ با يک طفل هرگز نبايد اينگونه صحبت کرد. وگرنه تعيجب نکنيد که طفل شما به محض مشاهدهٔ دکتر فرياد سر مى‌دهد و مانع هرگونه معاينات مى‌شود، و اين اعمال مى‌تواند در بعضى موارد براى طفل خطر جانى در برداشته باشد مثلاً در هنگام گلو درد و ديفترى وقتى طبيبى نتواند در گلوى بچه نگاه کند چگونه مى‌توان تشخيص آن را بدهد. پس به اطفال خود عادت دهيد که هر وقت از او خواستيد دهان خود را باز کند. به اين ترتيب شما در هنگامى که طفل سالم است گاه‌گاهى داخل دهان او را کنترل کنيد تا بتوانيد گلوى او را ببينيد. همچنين طفل بايد هنگام اندازه‌گيرى درجهٔ حرارت بدن بى‌حرکت باقى بماند. و بالاخره در مورد دکتر و دارو و بيمار به طفل خود هرگز دروغ نگوئيد که اصلاً درد و ناراحتى ندارد؛ چون کار خود را مشکل کرده‌ايد. بلکه برعکس به او بگوئيد: ”البته درد دارد ولى زياد نيست و دکتر کاملاً سريع اين کار را انجام مى‌دهد و بعد همه چيز تمام مى‌شود“. اين متد را اعمال کنيد سپس با کمال شگفتى مشاهده مى‌کنيد که کودکان کم سن و سال نيز هنگام معاينات کاملاً آرام و ساکت و مؤدب مى‌شوند.


اگر طفل شما هنگامى که نزد دکتر است گريه مى‌کند و فرياد مى‌کشد، عصبانى نشويد و پرخاش نکنيد زيرا گريهٔ طفل زياد طول نمى‌کشد و از طرفى طبيب اطفال نيز آموخته است که با اطفال مهربان باشد و مدارا کند.


شايد بالاخره روزى فرا رسد که مجبور باشيد طفل خود را به بيمارستان منتقل کنيد. هنگامى که اشياء او را در ساک مى‌گذاريد بسيار متأثر هستيد ولى لوازم زير را فراموش نکنيد: پيراهن زير، لباس خواب از هر کدام دو دست، دم‌پائى، يک شلوار گرم براى بيرون آمدن از بيمارستان، وسايل نظافت و يک اسباب‌بازى محبوب او، براى اطفال زير سه سال شلوار قنداق نيز فراموش نشود. در بيمارستان نيز طفل نحوهٔ تربيت خود را نشان مى‌دهد.


اجازهٔ ملاقات و يا عدم آن را دکتر دستور مى‌دهد و بهتر است که مادر خوددار باشد و نگذارد که طفل اشک‌هاى او را ببيند.


اگر بيمارى واگير باشد، ملاقات از پشت شيشه صورت مى‌گيرد. زيرا در غير اين صورت امکان جلوگيرى از انتقال ميکروب نخواهد بود.


و بالاخره هدايا؟ واضح است که شما مى‌خواهيد به‌وسيلهٔ هديه‌اى علاقه و نيز تأثر خود را به طفل نشان بدهيد! اما گاه اتفاق افتاده است که مجبور شده‌اند طفل بيمار را مجدداً به اطاق عمل ببرند فقط به خاطر اينکه والدين او براى وى شکلات و تنقلات آورده و بدين‌وسيله رژيم غذائى بيمار رعايت نشده است. بنابراين از پرستار و دکتر دلخور نشويد هنگامى که مانع آوردن هرگونه هديهٔ خوراکى مى‌شوند. مثلاً نان‌هاى شيرينى سد اشتهاء مى‌کنند و مانع مى‌شوند که طفل بتواند غذاى صحيح بخورد. هضم شکلات سنگين است و باعث يبوست مى‌شود. و يا در مورد ميوه مطمئن بود که توليد اسهال و يا ساير ناراحتى‌هاى گوارشى نمى‌کند. گذشته از اين موارد باز ميوه در بين خوراکى‌ها بهترين هديه‌ است. در مقابل هداياى خوراک يک اسباب‌بازى خوب و يا يک کتاب مصور، بهتر است. چون طفل را به خود مشغول مى‌کند و از کم حوصله‌گى او مى‌کاهد.