تهيهٔ غذاى ضميمه

بديهى است که انتخاب نوع سبزيجات تابع فصل مى‌باشد. در بهار اسفناج را انتخاب مى‌کنيم که هم لطيف، و هم طعم آن ملايم مى‌باشد. بعد از آن کاهو پيدا مى‌شود. و در اوايل تابستان هويج فرنگى و بعد نخود سبز به بازار مى‌آيد. بعد از آن به ترتيب، چغندر، گل کلم و هويج، و در اواخر پائيز کلم کوچک (نوعى کلم برگ است به اندازهٔ گردو) اين کلم و هويج در تمام طول زمستان در دسترس خواهند بود. گاهى در زمستان اسفناج پيدا مى‌شود اما به خاطر برگ‌هاى خشن و طعم تندش همهٔ کودکان در مقابل آن روى خوش نشان نمى‌دهند. در هر حال به هر نوع سبزى مى‌توان مقدارى سيب‌زمينى پوست گرفته و ورقه شده اضافه نمود و آنها را با هم جهت غذاى بچه پخت. سيب‌زمينى سرشار از عناصر معدنى مى‌باشد و چون داراى مواد غذائى است طفل را سير مى‌نمايد و ضمناً طعم تند بعضى سبزيجات را ملايم مى‌کند. براى به‌کار بردن گل کلم، بايد آن را يک ساعت قبل، در آب و نمک قرار داد و سپس در آب خالص آب کشيد و مصرف نمود. در سومين يک‌چهارم سال نيز بايد کودک سبزى را به‌صورت حريره داد، يعنى آن را از صافى رد نمود. با تحمل اين زحمت، کار معدهٔ طفل را سبک نموده‌ايم.

دستور پختن سبزيجات

براى يک وعده غذا مقدار تقريبى ۲۵۰ گرم سبزى خوب شسته شده را در آب و نمک به خوبى پخته از آب بيرون آورده و از صافى رد مى‌کنيم. هويج فرنگى و هويج و شلغم بايد قبلاً به تکه‌هاى کوچک، بريده يا رنده شوند، سپس با قطعه‌اى کره به اندازهٔ گردو و يک قاشق مرباخورى آرد روى حرارت تفت مى‌دهيم و آب سبزى که قبلاً آماده کرده‌ايم روى آن مى‌ريزيم. اکنون سبزيِ له شده را مجدداً در اين مايع مى‌پزيم. يک طريقهٔ ديگر براى تهيهٔ غذاى سبزى اينکه: سبزى را در مقدارى آب پخته و بعد از آب بيرون مى‌آوريم و از صافى رد کرده و مجدداً آن را داخل آب سبزى مى‌کنيم، يک قاشق مرباخورى نشاستهٔ ذرت و يک قاشق غذاخورى آب مخلوط نموده پس از به هم زدن داخل آب سبزى نموده، مجدداً آن را براى چند لحظه مى‌پزيم. پس از کمى سرد شدن يک قطعه کره نمى‌جوشد. آب سبزى به هيچ‌وجه نبايد دور ريخته شود، زيرا سرشار از عناصر معدنى و نمک‌ها است يعنى همان چيزى که مورد نظر و مطلوب ما است. در موقع طبخ اسفناج اگر کليه آب آن مصرف شود تلخ مى‌شود، حتى اطفالى که به خوردن اسفناج عادت دارند، اين نوع اسفناج زياد پخته شده و تلخ را نمى‌پذيرند.


اصولاً مثل اينکه در اطفال، رنگ سبز سبزيجات اشتهاء را از آنها سلب مى‌کند، اثر اين تصور ممکن است در تمام زمان کودکى در طفل بماند و اشکالات تربيتى پيش آورد.

تهيهٔ حريره‌ها

براى تهيهٔ حريره‌ مى‌توان کليهٔ موادى که تاکنون به‌‌کار برده‌ايم مصرف نمود: آرد گندم، آرد جو، برنج، نشاستهٔ ذرت، آرد بچه. طرز تهيهٔ حريره آنقدر ساده است که نيازى به دستور مخصوصى ندارد. آن را در شش ماهگى با شير به نسبت دوسوم و در سومين يک چهارم سال به‌تدريج با شير خالص مى‌توان تهيه کرد و به طريقى که قبلاً بيان شد، بايد شيرين بشود. در فصل گرم، حريره را به‌عنوان يک پودينگ به‌صورت سرد مى‌توان به طفل داد. در تهيهٔ حريرهٔ ميوه در دومين نيمهٔ سال زندگى طفل تغييرى داده نمى‌شود. طريقهٔ حريرهٔ ميوهٔ خام را قبلاً بيان نموديم. مى‌توان گاهى به‌جاى غذاخورى آرد جو با مقدارى آب جوشيده از شب خيس شود، در روز بعد بدون پختن با حريرهٔ ميوه و مقدارى شکر، به طفل داده شود. اين نوع غذاى خام را از ماه نهم به بعد توصيه مى‌کنيم. آب ميوهٔ دم کرده هم از دومين نيمهٔ سال نيز به طفل داده مى‌شود، در اين سن انواع کمپوت را هم مى‌توان به او خوراند. تقريباً در روزهاى گرم که حريره را سرد نموده به‌عنوان پودينگ به او مى‌دهيم کمپوت را هم مى‌توانيم به تعداد غذاهاى طفل اضافه کنيم.


ميوه را بايد با پوست پخت، زيرا عناصر معدنى در زير پوست ميوه‌ها جا دارند. ميوه‌هاى پخته نبايد موجب حذف ميوه‌هاى خام از برنامهٔ غذائى طفل شوند. در دومين نيمهٔ سال، طفل اجازه دارد از انواع شيرينى‌‌ها بخورد، به جز شيرينى‌هاى سنگين هضم مانند کيک و به‌طور کلى شيرينى‌هائى که با مقدار زيادى تخم‌مرغ و کره پخته مى‌شوند؛ زيرا از نوع روغن و مواد رنگى که در آنها به‌کار رفته است بى‌اطلاعيم. فعلاً به طفل نان سياه (نان چاودار) مى‌دهيم. طفل مى‌تواند از انواع شيرينى که در آن خمير مايه به‌کار رفته و لااقل يک روز مانده باشد يا سوخارى و يا بيسکويت درست شده از خميرى که داراى ۳۵۷ گرم آرد، ۱۲۵ گرم کره و ۱۲۵ گرم شکر و دو عدد تخم‌مرغ باشد استفاده نمايد.


براى دادن نان و نان شيرينى لزومى ندارد که در انتظار دندان در آوردن طفل بمانيم؛ زيرا اطفال با آروارهٔ سخت خود به خوبى مى‌توانند بجوند، حتى با کمال ميل انجام مى‌دهند. البته هيچ‌وقت نبايد انواع نان را تازه مصرف نمود بلکه هميشه بايد لااقل يک روز بماند. در اولين سال زندگى، نان سياه را توصيه مى‌نمائيم. زيرا عمل جويدن را منظم و تحريک مى‌کند و زمينهٔ هضم و جذب خوب را مساعد مى‌نمايد. پنير بيش از نان سفيد داراى مواد پروتئينى، چربى، ويتامين و عناصر معدنى است که به‌خصوص بسيار حائز اهميت مى‌باشد. مهم‌تر اينکه نان سياه داراى عنصر ”فلوئور“ است که براى تشکيل دندان طفل نقش اساسى دارد.

نان و کره

ما کرهٔ تازه و عسل طبيعى خالص را براى اطفال توصيه مى‌کنيم همچنين مارمالاد و مربا. به‌طور کلى هر غذائى که در خانه تهيه شود بر نوعى که حاضر و آمادهٔ آن خريدارى شود ترجيح دارد. مربا و مارمالاد نوع خوبش گران است و نوع ارزانش خوب نيست به‌خصوص که مواد رنگى هم در آنها به‌کار رفته است. مواد رنگى براى بزرگسالان بى‌ضرر است، ولى کودک ما بهتر است از آنها اجتناب کند. تهيهٔ مربا و مارمالاد در خانه به مراتب از آنچه خانم‌ها تصور مى‌کنند و آن را مشکل مى‌گيرند آسان‌تر خواهد بود.

سيب‌زمينى

سيب‌زمينى در پائيز و زمستان با پوست پخته مى‌شود، اما از بهار به بعد بدون پوست. زيرا در زير پوست آن مواد ناسازگارى جاى مى‌گيرد. سيب‌زمينى در ابتدا به‌صورت حريره به طفل داده مى‌شود، يا همراه سبزيجات پخته که از صافى رد مى‌شود. حريرهٔ سيب زمينى را با کمى نمک و مقدارى شير آماده مى‌کنيم به‌طورى که از مقدار معينى شير روزانه تجاوز نکند. در اين صورت بايد آن را با آبى که سبزى و يا استخوان گوساله را در آن پخته‌ايم آماده نمائيم، و مقدارى کره هم بر آن اضافه شود. اما کره نبايد پخته گردد. سيب‌زمينى را به‌صورت قطعات کوچک همراه سبزى به طفل مى‌خورانيم.

آب استخوان گوساله

استخوان گوساله را به قطعات کوچک قسمت کرده همراه بعضى سبزيجات مخصوصاً هويج به مدت دو ساعت مى‌پزيم سپس آب آن را جدا کرده، جهت ضميمه غذاى سبزيجات و يا حريرهٔ سيب زمينى به‌کار مى‌بريم.


چنانچه طفل در اواخر اولين سال عادت به شرکت در غذا خوردن با ساير افراد خانواده نموده است بايد در ضمن تهيهٔ غذاى خانواده توجه داشت که چربى‌هائى که براى طفل مضر است به‌کار نرود و سعى شود که غذاى خانواده با کره يا روغن زيتون تهيه گردد.

چگونگى غذا دادن به طفل

طفل هنوز قمستى از غذاى خود را از شيشه و يا پستان مادر، دريافت مى‌کند. اما حريره را بايد به او به‌وسيلهٔ قاشق داد. ممکن است طفل در ابتدا مقاومت کند، ولى زود به قاشق عادت مى‌کند و آن را مى‌پذيرد، چون از راه قاشق غذائى را که مى‌خواهد و دوست دارد مى‌خورد مثلاً يک حريره خوشمزه.


براى رعايت آداب غذا خوردن، اين موضوع بسيار جدى است که به طفل هيچ‌وقت اجازه ندهيم دست‌هاى خود را داخل غذا يا وارد دهان نمايد. اين را نبايد فراموش کرد که بى‌تربيتى همراه کودک نمو مى‌کند. پس هميشه بايد کودک را صحيح در آغوش گرفت. جلوى سينهٔ او را در هنگام غذا خوردن با دستمال تميزى پوشاند و بازويش را محکم گرفت. از اين طريق، او مى‌آموزد که نبايد با دست غذا بخورد، دست‌هاى خود را داخل دهان کند و يا لباس خود را کثيف نمايد. چنانچه طفل به اين نحو تربيت شود، بعداً هنگام خوردن نان شيرينى، نان و کره و غيره توليد زحمتى نخواهد کرد. بلکه با شکيبائى منتظر مى‌ماند تا قطعه‌قطعه (لقمه لقمه) در دهانش گذاشته شود. حريره را بدون اشکال صرف مى‌نمايد اما برعکس در موقع خوردن سبزيجات مى‌توان توليد اشکال کند، شبيه مشکلات غذاى ميوهٔ خام که در نيمه اول سال پيش مى‌آيد، البته حالا در اينجا بزرگ‌تر شده است.


سبزيجات در هر حال بايد در نيمهٔ دوم سال به طفل داده شود. سعى مى‌کنيم غذا را براى او مطبوع‌تر تهيه کنيم. نوعى از سبزى را انتخاب مى‌کنيم که او بيشتر دوست دارد. اسفناج را معمولاً رد مى‌کند. چون غالباً تلخ است. هويج که طبعاً کمى شيرين‌تر است زودتر مورد قبول واقع مى‌شود. اين به مادر جوان اين تجربه را مى‌آموزد که غذاى سبزيجات را با مقدارى شکر شيرين نمايد تا براى طفل لذيذتر شود. اين هم مقدارى کمک مى‌کند که آرد را کمى در روغن بيشتر سرخ نمائيم يعنى تا حدى که رنگش تيره شود، در اين حال طعم آن طعم سبزى را از بين مى‌برد. اگر طفل اشتياق زيادى براى خوردن ميوه نشان مى‌دهد، مى‌توان سبزى را با ميوهٔ مورد علاقه او رنده کرد و مخلوط نمود (مانند سيب) و از اين راه به هدف رسيد. گاهى اضافه نمودن مقدارى نمک کمک مى‌کند. اگر طفل براى خوردن سبزى زياد حاضر نيست و به سختى مى‌پذيرد، چند قاشقى به او داده سپس شير به وى مى‌خورانيم تا اينکه گرسنه نماند. به تدريج و قدم به قدم بايد مماشات نمود تا او به خوردن سبزيجات عادت کند.


در هنگام مقاومت طفل براى خوردن غذا از بعضى رفتارها نسبت به او بايد خوددارى شود: مثلاً نبايد او را مجبور به خوردن غذائى کرد که براى ذائقهٔ او مطبوع نيست و نمى‌خواهد بخورد يا نبايد پى در پى قاشق‌هاى پر را به دهانش فرو کرد، زيرا او را ناراحت کرده و سبب مى‌شود که خودش را بلند نمايد و غذا را تف کند و فرياد بکشد. بنابراين از اين راه نمى‌توان به هدف رسيد، بلکه نتيجهٔ معکوس خواهيم گرفت يعنى هر وعده غذا به‌صورت يک تراژدى در مى‌آيد، طفل گيج مى‌شود و اصولاً نمى‌توان او را ديگر به نظم در غذاخوردن عادت داد. اين طريق پايهٔ مشکلات تربيتى مى‌شود و موجب آن مى‌گردد که طفل ”بدغذا“ به بار آيد. در اين موقعيت‌ ما طورى ديگر و روشى ديگر اجراء مى‌کنيم: اگر طفل با همهٔ آزمايشات صبورانه باز هم غذاى سبزى را که قبلاً رد کرده باز آن را مى‌آوريم. گرسنگى او را مجبور به خوردن مى‌کند. اين جريان بى‌رحمانه جلوه مى‌کند، اما تنها وسيله‌اى است که کودک را از ناراحتى تغذيه و بيمارى حفظ مى‌نمايد و مانع تغذيهٔ يک طرفى مى‌گردد.


مشکلات غذائى به نوعى ديگر نيز ظاهر مى‌شود. مثلاً زمانى پيش مى‌آيد که مادر که تاکنون به اشتهاء کودک خود عادت داشت ناگهان مى‌بيند که او کره، شير يا حريرهٔ مورد علاقه خود را رد مى‌کند و از خوردن آن امتناع مى‌ورزد.