مزدک به فتح میم در زبان اوستائی به معنی خدا است. و &quot;اهورمزد&quot;که بعدها &quot;اورمزد&quot; &quot;هرمز&quot; و شده. نام پدر او بامداد که در پهلوی بامدات نوشته می‌شده، پیرامون محل تولد مزدک اختلاف است چنانکه دینئری وی را از اصطخر می‌داند و ابوریحان بیرونی از نساء و مؤلف &quot;تبصرهٔ‌العلوم&quot; از تبریز.<br /> مسئله دیگر که مورد اهمیت است که از بعضی قراین به‌نظر می‌رسد که مزدک ادعای پیغمبری نکرده بلکه او خود پیرو و داعی شخصی بود که در همان زمان ظهور نموده و می‌خواست اصلاحاتی در دین زرتشت به‌وجود آورد ولی بعدها مشخص شد که خود مزدک جلو افتاد و مرید و مراد را تحت‌الشعاع قرار داد و پیروان مذهب تازه هم مزدکی نامیده شدند.<br /> مذهی وی در همان ابتدای سلطنت قباد بسیار شیوع پیدا کرد زیرا امپراطور روم در همان ابتدای سلطنت که دو سالی پس از جلوس قباد به سلطنت است گرویدن قباد را به بدعت‌های تازه شنیده بود از این رو می‌توان گفت که ظهور مزدک به هر حیث در اواخر قرن پنجم میلادی بوده.<br /> فردوسی در زمان سلطنت قباد می‌نویسد:<br/><br /> بیامد یکی مرد مزدک بنام <br/><br /> سخنگوی و با دانش و رأی و کام<br/><br /> گرانمایه مردی و دانش فروش<br/><br /> قباد دلاور بدو داده گوش<br/><br /> به‌نزد شهنشه دستور گشت<br/><br /> نگهبان آن گنج و گنجور گشت<br/><br /> آنچه که امروز عقیده بعضی ازمتتبعین نقاد فرنگی سبب حقیقی گرویدن قباد به مزدک ضعیف نمودن طبقه روحانیون و اعیان بود که در آن زمان قدرتشان خیلی زیاد بود.

فایل(های) الحاقی

مزدک MAZDAK.pdf 294 KB application/pdf