نویسنده: ویکتوریا د. الکساندر<br /> مترجم: علی عامری مهابادی
نوشتار حاضر با بررسی این موضوع شکل میگیرد که چگونه دریافت معنی در هنر به وسیلهی مخاطبان باعث میشود تا نظامهای اجتماعی بر مبنای سلیقه و انتخاب زیبایی شناختی آنان، مرزهایی میان گروه های مختلف اجتماعی پدید آورند. مرزهای اجتماعی ممکن است در هر دو شکل فیزیکی و نمادین وجود داشته باشند. در اینجا، به مورد دوم پرداخته میشود. <br /> این نوشتار نشان میدهد که سلیقهی هنری، نهادینهسازی هنر متعالی در برابر هنر نازل و ایجاد مجموعهی آثار معتبر هنری مرتبط با نظام موقعیت اجتماعی است. هنر در نظامهای اجتماعی جای گرفته، منبعی فراهم میآورد که علاوه بر فراهم آوردن زمینهی درک هنری و لذت، به گروههای اجتماعی امکان میدهد تا مرزهایی میان خودشان و دیگران ایجاد کنند یا پیوندهایی با سایر گروههای اجتماعی برقرار سازند. <br /> یافتههای مطالعاتی که در این نوشتار عرضه شده است، به بررسی تجربهی مصرف هنر نمیپردازد. شاید هنر مرزهای اجتماعی را تقویت کند، ولی مطالعات سرمایهی فرهنگی توضیح نمیدهد که چرا مردم از هنر لذت میبرند یا شاید چه معناهایی از آنها میگیرند. اغلب افرادی که به ارکستر سمفونیک یا به موزههای هنر میروند، به دلیل لذت بردن این کار را انجام میدهند. شاید آنان احتمالاً فکر نمیکنند که آخر این هفته به اپرا میروم، چون شاید به من کمک کند تا در حرفهام پیشرفت کنم یا بتوانم همسر آیندهام را بیابم. حتی اگر چنین حضوری به این نتایج هم بینجامد، ابژههای هنری و علاقهی مردم به آنها تبدیل به جعبههای سیاهی شده است که روابط درون گروهی را توضیح میدهد.
فایل(های) الحاقی
هنر و مرزهای اجتماعی | ebook218.exe | 493 KB | application/octet-stream |