آدمیان را جاندارانی باهوش و خرد گفته‌اند و اگر با جانداران دیگر سنجیده شوند دارای مغز بزرگتری هستند. آنچه شگفت‌انگیز است اینکه آدمیان از همه مغز خود بهره نمی‌گیرند. برای پایداری زندگی هیچگاه به این مغز بزرگ نیازی نیست. به‌کاربردن چنگال و قاشق برای خوراک خوردن همچنین دانستن بازی شطرنج کمکی به زیستن نمی‌کند، پس چه چیز سبب شده که نمو مرگ به‌جائی برسد که مرگ‌آفرین هم باشد؟ آیا این در پیوند با زندگی زمینی ماست؟ اگر چنین باشد پس آهنگ و انگیزهٔ زندگی چیست؟ برای راهیابی به بهترین راه و بهتر ساختن زندگی، برای پیشرفت نیاز به سازماندهی داریم. باید راه و ابزار زندگی بهتر را بیابیم و در رواج آن بکوشیم با هماهنگی کارها جامعه خود را به پیشرفت برسانیم. این همان چیزی است که خرد آدمی از زمان‌های بسیار دور در پی به‌دست آوردن آن بود و به نام فرهنگ نامیده می‌شود. کتاب فرهنگ واژه‌های انگلیسی آکسفورد ”فرهنگ“ را اینگونه گزارش می‌کند. ”کشت، پروردن، تربیت کردن، افراشتن، پیشرفت فیزیکی و مینوی، پیشرفت عقلانی و فکری“.

فایل(های) الحاقی

فرهنگ چیست؟ گات‌ها و فرهنگ ایران ffarhang.pdf 88 KB application/pdf