مریم صانع پور
اومانیسم برخلاف مکاتب کمونیسم، پراگماتیسم، پرسونالیسم و... جنبش فلسفی و ادبی است که در حقیقت اصول و مبانی معرفتشناسی آن در تمامی این مکاتب جاری است. اساس این تفکر بر محور قراردادن انسان در برابر محوریت خداست که به دوران فشار و اختناق کلیسای قرون وسطا باز می¬گردد. در آن هنگام که به نام مذهب، آزدای و اختیار انسانها از آنان سلب می¬شد، نهضت اومانیستی در صدد اعادهی حیثیت انسان به عنوان موجودی مختار برآمد. ولی تلقی اومانیستها از تنافی دین و آزادی، در نهایت منجر به گسستگی کامل آنان از مبدأ الاهی گردید.<br /> سیر این فلسفه سبب شد که به جای ارتقای ارزش و منزلت انسان، تفکر پوچی و بیارزشی آدمی گسترش یابد. بنابراین تقید به دین حقیقی و تحریف نشده، نه تنها منافی اختیار و آزادی بشر نیست، بلکه وسیلهای جهت رهایی انسان از خطاهای حس و عقل بوده و به این ترتیب ارزش و منزلت واقعی را به او عطا خواهد کرد. <br /> این کتاب با نقد فلسفهٔ اومانیستی و نظریههای مربوط، پیامدهای منفی این بینش را شرح میدهد.
فایل(های) الحاقی
نقدی بر مبانی معرفت شناسی اومانیستی | naghdi bar mabaniye marefatshenasiye omanisti.exe | 510 KB | application/octet-stream |