حمد باد ملکی را که ملک هر دو جهان در تصرف اوست. بود هرکه بود از بود او بود. و هستی هرکه هست از هستی اوست. بودن هر که باشد از بودن او باشد. هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شی‌ء بصیر. و صلوات و تحیات بر فرستادگان او به خلق خصوصاً بر محمد مختار که نبوت را ختم به او کردند و بر صحابه و علمای دین، رضوان‌الله علیهم اجمعین. دوستی از دوستان عزیز مرا سؤال کرد که مرغان زبان یکدیگر دانند؟ گفتم بلی دانند. گفت تو را از کجا معلوم گشت؟ گفتم در ابتدا حالت چون مصور به حقیقت خواست کی نیست مرا پدید کند مرا در صورت بازی آفرید و در آن ولایت که من بودم دیگر بازان بودند ما با یکدیگر سخن گفتیم و شنیدیم و سخن یکدیگر فهم می‌کردیم. گفت آنگه حال بدین مقام چگونه رسید؟ گفتم روزی صیادان قضا و قدر دام تقدیر باز گسترانیدند و دانهٔ ارادت در آنجا تعبیه کردند و مرا بدین طریق اسیر گردانیدند...

فایل(های) الحاقی

عقل سرخ aghle sorkh.pdf 226 KB application/pdf