آفتاب

بی حسی موضعی ، فیلمی با موضوع نو در سینمای ایران



بی حسی موضعی؛ سومین فیلم حسین مهکام که این بار یک تهیه کننده آشنا به نام حبیب رضایی هم دارد و جمعی از بازیگران مطرح سینمایی همچون باران کوثری، پارسا پیروزفر، حسن معجونی و حبیب رضایی هم در آن بازی میکنند و نام پرحاشیه ی محمد صادق رنجکشان را به عنوان سرمایه گذار دارد.

فیلم «بی حسی موضعی» درباره یک خانواده به هم ریخته است که باران کوثری و حبیب رضایی، عضوی از آن هستند.

خواهر به عقد یک مرد متمول با بازی پارسا پیروزفر درآمده و برادر هم که ظاهرا یک تحصیلکرده افسرده و تنها و توسری خورده است، به دلیل مخالفت با داماد ناگهانی از خانه پدری خارج میشود و این آغاز یک شب گردی با یک راننده بخت برگشته با بازی حسن معجونی است که همسرش ترکش کرده و به دنبال یک همدم است. اگر چه نباید انتظار داشت که فضای فیلم بی حسی موضعی و نوع روابط و دیالوگها کاملا براساس واقعیت باشد، اما حداقل انتظار این است که نوع شکل گیری ارتباط بین شخصیت ها و چگونگی پیشروی داستان کمی منطقی باشد. اتفاقی که در فیلم «بی حسی موضعی» نمی افتد و به تقلید از چنین فیلمهایی که اسم ابزورد به خود گذاشتند، دائما اتفاقات تکراری و بی اهمیتی دیده شود که به زور میخواهد شکل طنز هم به خود بگیرد. از این جهت داستان سرد و بی روح و شخصیتهایی که باورپذیر نیستند و لوس بازیهای کاراکترها باعث میشود که مخاطب دیگر تحمل تماشا کردن فیلم را تا پایان نداشته باشد و به همین دلیل یا سالن را ترک کند و یا در سالن به خواب برود.

آنچه باعث خستگی مخاطب و عدم تحمل قصه در فیلم بی حسی موضعی میشود، به عدم شخصیت پردازی درست شخصیتها برمیگردد. شخصیتهایی که مشخص نیست چه طبقه و پیشینه ای دارند و چه عقده ها و انتظاراتی باید برای آنها کنار گذاشت. مثلا شخصیت حبیب رضایی را براساس یکسری مشخصات از فیلمهای قبلی اش باید در ذهن خود یک تحصیلکرده منزوی و در عین حال طناز بدانیم و باران کوثری را فرزند یک خانواده به هم ریخته بدانیم که بیمار عقده های دوران کودکی شده است و به ناچار در فیلم بی حسی موضعی به همسری پناه میبرد که قمارباز بوده و با پیروزی در مسابقات شرط بندی فوتبال روزگار میگذراند و به دلیل شکست در یک مسابقه تلف میشود. در این خانواده به هم ریخته مساله ای که میتواند عامل موفقیت فیلم شود، درک موقعیت آنها و سپس دل سپردن به داستان زندگی آنها است اما نویسنده و کارگردان فیلم بی حسی موضعی، بخش مهم آن را نادیده گرفته است. 

اما این فیلم پر چهره نمیتواند مخاطب را تا پایان همراه خود نگه دارد. دلیلش هم به شکل و لحن روایت فیلم برمیگردد که فیلمساز جوان سینما به دنبال تجربیاتی که قبلا با عبدالرضا کاهانی در فیلمهای موسوم به ابزورد داشته، میخواسته فیلمی متفاوت بسازد. یک کمدی متفاوت نسبت به کمدی هایی که این روزها روی پرده است و میخواهند با سخیف ترین و دم دست ترین شوخی ها مخاطب داشته باشند. «بی حسی موضعی» زاویه ای کاملا متفاوت نسبت به این کمدی های دم دستی است اما زیادی به آن سو رفته است و خواسته تنها مخاطب روشنفکررا بدست بیاورد. اما نتیجه باعث میشود که کمترین تماشاگر را داشته باشد. از این جهت نه تنها استقبال زیادی از اولین نمایش فیلم بی حسی موضعی در جشنواره جهانی فجر نشد و اصولا تعداد مخاطبان سالنهای جشنواره امسال خیلی خلوت تر است، اما میشود پیش بینی کرد که در زمان اکران سراسری هم اتفاق خاص و مثبتی برای فیلم بی حسی موضعی نیفتد. البته حسین مهکام، نویسنده و کارگردان فیلم در آثار قبلی خود هم نشان داده که نمیتواند مخاطبان زیادی جمع کند و جالب اینکه در میانه همین فیلم بی حسی موضعی یک انتقاد زیرپوستی توسط کارگردان درباره فیلمهای پرفروش سینمای ایران و آمار عجیب و دروغین روابط عمومی این فیلمها شد و در سکانسی حسن معجونی در یک سالن خالی که سانس فوق العاده فیلم بود، نسبت به این نوع آمارها نقد کرد.




وبگردی