از آنجائى که تجربهٔ مناطق آزاد جهان، نتايج همراه با موفقيت و شکست را به دنبال داشته، ضرورى است تا با بررسى موردى تجربهٔ هر يک از آنها دلايل خاص اين نتايج را روشن ساخت. در اين‌صورت است که مى‌توان با مشخص کردن عوامل تعيين‌کننده عملکرد مناطق، زمينه‌ها و پيش‌شرط‌هاى لازم براى برنامه‌ريزى و سياستگذارى يک منطقه آزاد را با توجه به قيود خاص هر کشور، شناخت و توصيه کرد.


در هر حال به‌نظر مى‌رسد که حداقل، توجه به دو دسته عوامل داخلى و خارجي، در رابطه با مسائل فوق‌الذکر لازم است. عوامل داخلى به وضعيت داخلى کشور، با توجه به سطح و ساختار توسعه صنعتى و نوع سياستگذارى اقتصادى اعمال شده مربوط مى‌گردند و عوامل خارجى به چگونگى اوضاع و احوال اقتصادى جهان در هنگام تأسيس مناطق مذکور در يک کشور مربوط مى‌باشند.