در اين روش يک طرف ماشينآلات، دانش فني، تأسيسات و امکانات توليد يک محصول را در اختيار طرف ديگر قرار مىدهد. طرف ديگر که داراى امکانات بالقوه براى راهاندازى و تأسيس کارخانه در کشور خود مىباشد، تعهد مىکند، پس از بهرهبرداري، جهت بازپرداخت بهاى ماشينآلات و امکانات ديگرى که از طرف اول گرفته است، براى دورهٔ زمانى معينى تمام يا بخشى از توليدات خود را براى وى ارسال و يا با دستور او در بازار جهانى عرضه و بهاى آن را به وى پرداخت نمايد.
معاملات Buy Back اصولاً در دو قرار داد جداگانه تنظيم مىشود. موضوع قرارداد اوليه تحويل ماشينآلات، تجهيزات، امتياز توليد، دانش فني، مواد اوليه و همکارىهاى فنى مىباشد.
موضوع قرارداد دوم، نحوهٔ بازپرداخت و زمانبندى تسويه حساب و جزئيات مربوط به مسائل مالى و قيمتگذارى محصول توليدى و موارد مرتبط با آنها خواهد بود.
معاملات Buy Back بهدليل نحوهٔ مبادله، از پيچيدگىهاى فراوانى برخوردار است. زمان اين معاملات معمولاً طولانى و گاهى از شروع تا تسويهٔ کامل ممکن است به بيست سال بالغ گردد.
اساسىترين مشکلات در عقد اين معاملات، چگونگى تقويم ارزش تأسيسات و ماشينآلات، بهره و سود قابل انتظار طرفين، تغييرات نرخ ارز مورد توافق در طول دوران پروژه، چگونگى قيمتگذارى محصول توليدى و مقررات صادرات و واردات دو کشور بهويژه کشور طرف دوم مىباشد. به همين خاطر انعقاد اينگونه قراردادها قاعدتاً مستلزم دقت بيشتر و دارا بودن تخصصهاى مالى و بازرگانى بالايى خواهد بود.
روشهاى ديگرى نيز در تجارت متقابل اجراء مىگردد که چندان متداول نيست. مانند معاملات موازى (Parallel Transaction) سلفخَرى (Advancde Purchase)، معاملات مرتبط (Linked Deals)، معاملات Off-Set