
در حالی که تیم متشکل از قهرمانان جهان بازی را بردند، اما ممکن بود تیم کارلوس کی روش سه امتیاز بگیرد و دو بار این تصور پیش آمد که امتیاز گرفته اند...
در میانه هیاهو و غوغایی که صدای سوت پایان بازی به سختی شنیده می شد، فوتبالیست های از پا درآمده ایران نقش بر زمین شدند و ترانه «زنده باد اسپانیا» از بلندگوهای ورزشگاه پخش شد. اسپانیا زنده ماند اما با مخاطره. ایران شکست خورد اما به سختی.
تیم فرناندو هیه رو یک بر صفر بازی را برد؛ این دستاورد با ضربه ای تصادفی به زانوی دیه گو کاستا شکل گرفت. و اگر در آن برهه، وقتی اسپانیایی ها در پی گل بودند، به نتیجه ای رسیدند که سهم شجاعان است در پایان سهم شان جز این می نمود. اسپانیا سوار بازی بود اما بعد بیشتر از آنچه تصورش را می کرد، به سختی افتاد. ایران مقاومت کرد و بعد شورش.
در حالی که تیم متشکل از قهرمانان جهان بازی را بردند، اما ممکن بود تیم کارلوس کی روش سه امتیاز بگیرد و دو بار این تصور پیش آمد که امتیاز گرفته اند: اولین بار توپ به تور کناری دروازه خورد، نیمکت نشین ها و عوامل تیم پیش از اینکه بفهمند گل نشده، خوشحال از جا برخاستند؛ دومین بار گل آفساید اعلام شد، اعلامی بی رحمانه که شادی بچه های ایران را مختل کرد؛ بنابراین ایران حمله را آغاز کرد و اسپانیا برای باز پس گیری کنترل به تقلا افتاد. سومین ضربه از محوطه شش قدم به سوی دروازه اسپانیا زده شد و مهدی طارمی باور نمی کرد توپ وارد دروازه نشده است. اما این لحظه هم گذشت.
اقبالی که در بازی با مراکش به ایران رو کرده بود، در این بازی به آنها پشت کرد. آنها را مجبور به تغییر پلن کرد که تقریبا جواب داد. اسپانیایی ها پیروزی ای را در آغوش کشیدند که سکوی پرتاب آنها شد. از هیه رو پرسیدم آیا احساس آرامش می کند و او پاسخ داد: «احساس می کنم آن سه امتیازی را داریم که می گفتیم به سختی به دست می آوریم.» این سه امتیاز را در نیمه دوم صاحب شدند. در نیمه اول توپ تماما در اختیارشان بود و در نهایت ٥٨٠ پاس بیشتر از ایران به یکدیگر دادند اما نتوانستند از حقه های همیشگی شان استفاده کنند و گل بزنند. دیه گو کاستا می گوید: «ایرانی ها ما را تحریک می کردند، مدام روی زمین می افتادند.» این در حالی است که هیه رو بازی را پر از وقفه می داند و با گوشه و کنایه می گوید: «تیم ملی اسپانیا طرفدار بازی منصفانه است.» از همه مهم تر اسپانیا یک بازی تیمی ارایه داد که به شدت و خیلی خیلی خوب دفاع می کرد. اسپانیا چنین انتظاری را داشت؛ ایران ٢٢ بازی بدون باخت دارد که ١٨ بازی آن را برده است. هیه رو هشدار داده بود: «آنها کار را سخت می کنند.» البته ایران خیلی خوب از پس دشوار کردن بازی برآمد. غافلگیری بازی در این بود که ایران بازی را با حالت تدافعی سخت نکرد بلکه وقتی دنبال گل بود کار را سخت کرد .
هیه رو مکررا اصرار داشت طرح بازی را کمی تغییر بدهد اما رویکرد محتمل ایران، به تغییرات دامن می زد. انتظار می رفت نیازی به پوشش دفاعی کوکه نباشد بنابراین او از زمین بیرون کشیده شد و آندرس اینیستا و داوید سیلوا کنار سرخیو بوسکتس باقی ماندند. از لحاظ نظری این کار راه خلاقیت، گردش سریع تر توپ و بازی دادن لوکاس واسکس که به خوبی در عرض حرکت می کند و خوب می دود را باز کرد.
ابتدا این طور به نظر می رسید که ایران درصدد تغییر چینش است اما خیلی زود چینش ١-٣-٦ را به خود گرفت و دو خط جلویی را بست. اسپانیایی ها پشت محوطه جریمه ایران خیمه زدند و عرض میدان را تا دروازه ایران می رفتند و می آمدند. در این محوطه اسپانیایی ها به یکدیگر پاس می دادند، گه گاه سرعت بازی را- معمولا توسط سیلوا- زیاد می کردند، اما کم کم دریافتند شکستن خطوط دفاعی ایران دشوار است. لوکاس هم به همین خاطر وارد زمین شد اما فضایی که در دویدن در آن خبره است اصلا وجود نداشت. دیه گو کاستا هم دست و پا می زد.
دنی کارواخال پاس بغل داد؛ توپ سیلوا به مجید حسینی خورد؛ ضربه ایستگاهی سرخیو راموس به دیوار دفاعی برخورد کرد و سیلوا در تلاشی دیگر توپ را در دستان دروازه بان انداخت؛ در این موقعیت ها چشم اندازی از گل وجود نداشت. ایران محکم ایستاد، فقط وقتی از زمین خودشان بیرون می آمدند آسیب پذیر می شدند. هر وقت زمین خالی می شد غرش و بوق طرفداران به هوا می رفت. آنها طرفداران ایرانی بودند که وقتی سیلوا با توپ فرار کرد و ضربه منحرف شده اش دورتر از دروازه ایران رفت، آه کشیدند.
هیاهوی جمعیت در نیمه دوم قطع شد، در واقع وقتی نیمکت نشین ها و عوامل تیم از روی نیمکت به سمت زمین هجوم بردند و فکر کردند گل زده اند این هیاهو قطع شد. اما واقعیت این بود که شوت کریم انصاری فرد که ماهرانه از فاصله ای دور زده شد به تور کناری دروازه برخورد کرد و بعد در کمتر از یک دقیقه عوامل و نیمکت نشین های اسپانیا بلند شدند. جریان از این قرار بود که اینیستا به کاستا پاس می دهد و تا برمی گردد، رضاییان توپ را به طرف او دفع می کند اما توپ به زانوی کاستا می خورد و گل می شود. اما ایران جلو می کشد و خیلی زود دوباره نیمکت نشین ها بلند می شوند. این بار همه بازیکن ها شادی شان را سمت کرنر می برند این بار برای توپی که عزت اللهی از دیوید دخه آ عبور داده. در حین جشن و شادی آنها داور ایستاده است. کنار او، پرچم کمک داور بالاست. مدتی طول می کشد و وقفه نفس همه را در سینه حبس کرده تا اینکه اندرس کونیا گل را مردود اعلام می کند. پس از آن کی روش می گوید یکی از عواملش بعد از این شادی به بیمارستان منتقل شده. او می گفت: «امیدواریم حالش خوب باشد.»
هنوز بازی تمام نشده. سرعت بازی بیشتر می شود و بازی کمی به دروازه دخه آ نزدیک می شود. ضربه ای خارق العاده از محوطه شش قدم فرستاده می شود و در نهایت آن لحظه می رسد. امیری هوشمندانه توپ را از میان پاهای پیکه لایی می زند و توپ را رد می کند. طارمی با سر به توپ می زند و توپ با فاصله کمی از بالای دروازه به بیرون می رود.
کی روش بعد از بازی گفت: «ما یک به صفر باختیم اما عزت و احترام به دست آوردیم؛ بچه ها باید مفتخر باشند.»
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است