
برگزاری نمایشگاههای سالانه تخصصی در کشورها نشان از زنده بودن آن صنف در کشور مربوطه دارد و اینکه هنوز حاشیه سود برای شرکتها آنقدر است که هزینههای حضور در نمایشگاه را برای آنان توجیه کند.
برگزاری نمایشگاههای سالانه تخصصی در کشورها نشان از زنده بودن آن صنف در کشور مربوطه دارد و اینکه هنوز حاشیه سود برای شرکتها آنقدر است که هزینههای حضور در نمایشگاه را برای آنان توجیه کند. برای مثال یکی از قویترین نمایشگاههای سالانه در حوزه فاوا در اروپا نمایشگاه Cebit هانوور آلمان است که علاقهمندان زیادی را از سراسر جهان به خود فرا میخواند. کتاب سال ۲۰۰۵ این نمایشگاه در مقایسه با کتاب سال ۲۰۰۲ حدود ۴۰ درصد تحلیل رفته است و متراژ نمایشگاه نیز تقریباً به همین نسبت کاهش پیدا کرده بود.
بنابر این میتوان حدس زد که وضعیت فاوا در سال ۲۰۰۵ افت قابل توجهی در مقابل سال ۲۰۰۲ داشته است که ذکر عوامل آن در این تحلیل ضروری نمیباشد ولی به هر حال با مقایسه اعداد و ارقام می توان به نتایج مطلوبی رسید.
در مورد نمایشگاه الکامپ نیز میتوان اینگونه تحلیلهایی ارائه داد، ولی متأسفانه هیچگاه اعداد و ارقام دقیقی توسط متولیان امر ارائه نمیگردد تا بتوان بررسی کرد آیا وضعیت صنعت فاوا بهبود یافته و یا اینکه به همان صورت قبلی مانده است، در ضمن عدم هماهنگی بین شوراهای متولی دولتی و سازمانهای صنفی و اتحادیهها همگی دست به دست یکدیگر داده و امکان حضور همه صنف را به نحو مطلوب از بین برده است.
درحالی که اگر کلیه عوامل دستاندر کار با یکدیگر هماهنگی داشته باشند میتوان از تمامی ظرفیت موجود در نمایشگاه بینالمللی تهران استفاده کرد درحالی که در نمایشگاه الکامپ پانزدهم حدود ۴۰ درصد فضای موجود مورد استفاده قرار گرفت. حضور کمرنگ شرکتهای نرمافزاری و پررنگ سختافزاری نیز یک بار دیگر رنجور بودن بخش تولید نرمافزار در حوزه فاوا را به نمایش گذاشت و اینکه هنوز اکثر شرکتها برای پوشش هزینههای خود اقدام به واردات سختافزار مینمایند و کمتر سمت تولید محصولات داخلی میروند، چرا که کاربران ایرانی هنوز عادت نکردهاند برای نرمافزارهای رایانه، حداقل به اندازه ده درصد مبلغ پرداخت کرده، برای سختافزار خود هزینهای پرداخت کنند و کماکان فروش مجموعه نرمافزارها به همراه کلید نصب شکسته شده در یک جعبه از رونق خوبی برخوردار است.
عدم گروهبندی مطلوب سالنها باعث شده تا بازدیدکنندگان مجبور شوند همه سالنها را مرور کنند که این امر در کشورهای پیشرفته منسوخ است، البته در نمایشگاه الکامپ به واسطه کوچک بودن خیلی مشکلزا نبود، ولی اگر برنامه جامعی برای سالهای آتی ریخته شود به صورتی که از تمام سالنهای موجود بهرهبرداری شود حتماً این مورد باید لحاظ شود.
عدم حضور شرکتهای قوی خارجی بهصورت مستقیم در نمایشگاه الکامپ نشان از این دارد که باید در افق بینالمللی تمامی عوامل اجرایی نمایشگاه برنامه جامعی برای دعوت از شرکتهای خارجی داشته باشند تا بتوان با حضور آن شرکتها علاوه بر ارتقاء سطح تخصصی نمایشگاه، شرکتهای داخلی را نیز وادار کرد به سمت مطلوب شدن گام بردارند و در سطح فعلی نمانند.
قرار دادن سالنی برای فروش مستقیم و ممنوع کردن فروش در سایر سالنها میتواند به وجهه نمایشگاه الکامپ چهره بهتری ببخشد و باعث نشود سطح نمایشگاه تا حد فروشگاههای فروش سیدی تنزل یابد و باعث شود که شرکتهای معظم داخلی و خارجی از حضور در نمایشگاه به دلیل سطحی بودن نمایشگاه منصرف شوند. در ضمن حذف هرگونه برگه بر سر در غرفهها با عناوینی مثل «حراج: ۷۰ درصد تخفیف»، «سی دی ایکس موجود است»، «انواع نرمافزار با کلید نصب» باعث خواهد شد تا بازدیدکننده فکر خرید را در سالنها از ذهن خارج کرده و به بازید علمی و فنی خود مشغول باشند و از گلایههای ممتد فرزندان خود که اصرار بر خرید سیدی خاصی را داشتند رهایی پیدا کرده و اگر قصد خرید داشتند به سالن فروش مستقیم مراجعه کنند.
همچنین با توجه به ضرورت امنیت اطلاعات و اینکه در این حوزه شرکتهای زیادی با تجهیزات نرمافزاری و سختافزاری اعم از سیستمهای تصویری مدار بسته، قفلهای سختافزاری و نرمافزاری، نرمافزارهای نظارتی و ... حضور داشتند میتواند در سال آینده سالنی را به امنیت تخصیص داد تا کاربران و مدعوین اینگونه سیستمها بتواند کلیه محصولات موجود در نمایشگاه را بازدید و ارزیابی کنند که البته در سایر نمایشگاههای بینالمللی نیز همواره در هر سال یک موضوع که بحث داغ سال است را انتخاب کرده و سالن خاصی به آن اختصاص میدهند و معمولاً شرکتهای مقتدر نیز جدای از غرفه اصلی خود در آن سالن نیز حضور پیدا میکنند.
به هرحال هر رویدادی دارای نقاط ضعف و قوت میباشد و محیط رویداد نیز دارای تهدیدات و فرصتهایی است، بنابر این بهتر است فرآیند نظرسنجی از بازدیدکنندگان و غرفهداران به یک وظیفه اصلی برگزارکننده نمایشگاه تبدیل شود تا بتوان در سالهای آتی با جمع نظرات بهدست آمده و ارزیابی آنها شاهد پیشرفت کمی و کیفی نمایشگاه باشیم که البته این امر در صورت ثبات مدیریت برگزارکننده نمایشگاه و عدم تغییر آن به هر دلیل قابل توجیهی وابسته است.
در انتها نیز یک پیشنهاد برای مدیریت نمایشگاه دارم که بهتر است سالنها را اگر نمیتوانند گروهبندی تخصصی نمایند حداقل به دو گروه باصدا و بیصدا تقسیمبندی کنند تا اگر شرکت کنندهای موضوعیت کارش نشست با مدیران سازمانها است بتواند در محیطی آرام با مشتریان خود گفتوگو کند و شرکتکنندگانی که میخواهند کاربران عمومی را به خود جلب کنند امکان استفاده از انواع وسایل صوتی برایشان مهیا باشد و به نوعی نیز بازار فروش وسایل صوتی رونق پیدا خواهد کرد.
قطعاً آسیب دیدن پرده گوش کاربران جزو تعهدات شرکتکنندگان و مدیریت نمایشگاه نخواهد بود و کاربر خود تصمیم خواهد گرفت که وارد سالنی که انواع صداهای بوق و شیپور از آن بیرون میآید بشود یا خیر.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است