تعریفی بر علم بازاریابی

بازاریابی (Marketing) از دهه ۱۹۹۰ میلادی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد ایجاد شد.

بازاریابی (Marketing) از دهه ۱۹۹۰ میلادی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد ایجاد شد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث شد که بازار ۳۲۴ میلیونی در اروپای شرقی ایجاد بشود و کشورهای پیشرفته بلوک غرب برای به دست آوردن این بازار با یکدیگر به رقابت بپردازند.
این دگرگونی اساسی باعث تغییر در نحوه تصمیم گیری ها و استراتژی های فروش واحدهای تولیدی گردید. بدین صورت که واحدهای تولیدی مجبور به بررسی شرکت های رقیب و تحولات بازار در گستره جهانی شدند. همچنین این مسئله باعث شد که واحدهای اقتصادی به روش های مدیریت توجه بیشتری داشته باشند که یکی از این روش ها مباحث مربوط به بازاریابی است.
تعریف بازاریابی
امروزه با گذشت حدود ۳۰ سال از پایان جنگ سرد شاهد این هستیم که فنون بازاریابی پیشرفت بسیار زیادی پیدا کرده اند. هم اکنون بازاریابی به عنوان یک علم بسیارمهم برای افزایش بازدهی همه شرکت های کوچک و بزرگ ، نهادهای دولتی ، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و حتی سازمان های مردم نهاد و غیردولتی مطرح است.
شاید از خودتان بپرسید که بازاریابی چه تعریفی دارد؟ به عقیده نظریه پردازان ، بازاریابی فعالیتی است که هدف آن ارضای نیازها و خواسته های انسان از طریق مبادله است. این تعریف دو رکن اساسی دارد که در اینجا آن ها را بررسی می کنیم. اولین رکن نیازها و خواسته ها و رکن دوم مبادله هست.
رفع نیازها با بازاریابی
همه انسان ها و جوامع بشری با نیازهایی روبرو هستند. هدف تمامی علوم از علوم فیزیکی گرفته تا علوم انسانی و فنی مهندسی در پی پاسخ دادن به این نیازها هستند. همه ما نیازهای مازلو را شنیده ایم که به صورت یک هرم تعریف شده است و اولین سطح هرم نیازهای فیزیکی هستند ؛ مانند غذا و مسکن.
با رفع نیازهای اولیه رفته و رفته سطح نیازها افزایش پیدا می کند تا به نیازهای همچون عزت ، احترام ، رشد وتعالی می رسد. بازاریابی به دنبال پاسخ دادن به این نیازهای مادی نیازهای جوامع بشری است.
وظیفه یک بازاریاب این است که نیازهای مصرف کنندگان را شناسایی کرده و به شرکت یا واحد تولیدی خود انتقال بدهد. شرکت ها و واحدهای تولیدی با پاسخ دادن به این نیازها فعالیت های خود را ادامه میدهند. بازاریابی به دنبال شناسایی و تولید محصولاتی است که نیازهای انسان را برطرف می کنند. در این تعریف محصولات بسیار گسترده هستند و به هر چیزی که انسان به آن ها نیاز دارد گفته می شوند. محصولات حتی شامل نیاز های مذهبی هم می شوند. غذا مثال دیگری از که محصولات است که می خواهد نیاز گرسنگی انسان را برطرف کند.
مبادله در بازاریابی
مبادله دومین رکنی که در تعریف بازاریابی به آن اشاره شده است. بازاریابی زمانی نمود پیدا می کند که مبادله ای ایجاد شده باشد. مبادله زمانی به وجود می اید کالاهایی توسط دو طرف رد و بدل شوند.
مثلا وقتی که می خواهید لباس بخرید ، از فروشنده لباس دریافت می کنید و در مقابل لباس یک کالای ارزشمند دیگری را به فروشنده می دهید که چیزی نیست جز پول. در واقع برای ایجاد مبادله باید حداقل دو طرف وجود داشته باشد و حداقل دو چیز مبادله شود. اولاً این دو چیزی که مبادله می شوند باید برای هر دو طرف ارزشمند باشند و هرکدام از این افراد این اختیار را داشته باشند که مبادله را رد یا قبول کنند.
مبادله باعث ایجاد بازار می شود. بازار محل است که در آنجا خرید و فروش اتفاق می افتد. بنابراین صرفاً بازار صرفا به صورت فیزیکی به وجود نمی آید بلکه می تواند پشت تلفن یا در اینترنت به صورت غیر حضوری هم به وجود بیاید.
جمع بندی
برای جمع بندی می توان گفت بازاریابی فن ، علم و هنری است که برای رفع نیازها و خواسته های انسان ایجاد شده و زمانی نمود پیدا می کند که مبادله ای در کار باشد. برای مبادله هم باید دو طرف وجود داشته باشند که دو چیز ارزشمند رو با هم رد و بدل کنند. هر دو طرف باید دارای این اختیار باشند که پیشنهاد طرف مقابل را قبول یا رد کنند. مفهوم بازاریابی به شکلی که امروزه با آن مواجه هستیم از دهه ۱۹۹۰ میلادی و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد ایجاد شد. امروه شرکت ها از تحقیقات بازاریابی برای شناسایی نیازهای مصرف کنندگان استفاده می کنند.