
وارد شیراز که میشوی عطر بهار نارنج است که تو را مسحور میکند، اما آنچه بیشتر از همه این شهر را زبان زد خاص و عام کرده است وجود دو شاعر بزرگ و گرانقدر این خطه است.
سعدی و حافظ دو شاعر بزرگ شیرازی هستند که فصاحت کلام را به منتهای درجه اعلای خود رساندند. بوستان و گلستان سعدی در نوع خود نمونه عالی از درخشش ادبیات در جهان ادبی هستند و حق مطلب زبان فارس را به طور کامل به جای آوردند. سعدی چه در نظم و چه در نثر شاعری است بی مانند و یکتا، شاعری جهان گرد که به سفر علاقه بسیاری داشت و از هر واقعه ی زندگی پند گرفت و برای آیندگان با زبانی شیوا به یادگار نهاد، عده ای درباره زیان فارسی بر این باورند که زبان فارسی مانند زبا نهای عربی و فرانسه کامل نیست و یا مانند زبان آلمانی قابلیت انتقال و ظرف زبانی کامل برای انتقال مفاهیم فلسفی را ندارد اما این بهانه ای بیش نیست برای توجیه فهم اندک خودشان چرا که شاعری بلند پایه همچون سعدی مفاهیم اخلاقی، فلسفی و عاشاقانه را هم به نثر و هم به نظم در ادبیات ایران به یادگار گذاشت و اینگونه دهان هر کج فهمی را که کج فهمی اش را به زبان فارسی نسبت میداد بسته است.
«سعدی» شاید تنها شاعری باشد که کلامش را سهل و ممتنع می دانند، زیرا سخن منظوم او به قدری شیوا و بی تکلف است که به نثری روان و ساده نزدیک است. کسانی که بخواهند کار او را در نثر تقلید کنند درمی مانند و در ضمن کار، به دشواری آن پی می برند. چنانکه «جامی» در کتاب «بهارستان»، «مجد خوافی» در «روضه ی خلد»، «قاآنی شیرازی» در «پریشان»، «میرزا ابراهیم خان تفرشی» در «مُلستان» و «حکیم قاسمی کرمانی» در «خارستان»، کار او را در «گلستان» تقلید کردند اما هیچکدام، آن نشد که «سعدی» آفریده بود. سعدی مشهور است که ایجاز را به کمال در زبان به کار میبرد.
همچنان است در سرودن غزل و بیان اخلاق و عرفان عملی. جز «حافظ» که پس از «سعدی» نام آورترین شعرا در سرایش غزل است، هنوز شاعری نتوانسته به سبک و شیوه ی «سعدی» غزل بسراید. در زمینه ی اخلاق و عرفان عملی نیز کتابی نوشته نشده که همپای «بوستان» باشد.
شیخ مصلح الدین مشرف بن عبد الله، مشهور به «سعدی» شیرازی در سال 600 هجری قمری یا در نیمه ی نخست قرن ششم هجری در شیراز دیده به جهان گشود. در مورد تاریخ دقیق زادروز او تردید هست. گفته می شود که او در سالهای بین 610 تا 615 به دنیا آمده است.
زندگی او مصادف با حکومت اتابکان فارس در شیراز بود و حمله مغول به ایران و سقوط بسیاری از حکومت های وقت نظیر خوارزمشاهیان و عباسیان نیز در زمان حیات او رخ داد. همچنین دوران زندگی وی مصادف با اوج گیری تصوف در ایران شد و این جریان فکری و فرهنگی تاثیر خودش را در آثار سعدی گذاشت. در آثار او نشانه هایی از ارادتش به خاندان پیامبر اسلام نیز مشاهده می شود و این نشان می دهد که او طرفدار ثابت و بی چون و چرای قاعده ای نبوده است.
تاثیر سعدی بر زبان فارسی انکارناپذیر است و هیچ کس نمی تواند شباهت قابل توجه فارسی امروزی و زبان سعدی را نادیده بگیرد. آثار او مدت ها منبع آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدرسه ها و مکتب خانه ها بوده و بسیاری از ضرب المثل های رایج در زبان فارسی از نوشته های او برداشت شده است. او روش ساده نویسی و ایجاز را برگزید؛ چیزی که کاملا بر خلاف بسیاری از نویسندگان معاصر یا پیش از وی بود. سعدی با اتخاذ این روش توانست در زمان حیاتش شهرت زیادی به دست آورد و نامش برای همیشه ماندگار شود.
پدر او در دستگاه دیوانی «اتابک سعدبن زنگی»، فرمانروای فارس، کار می کرد. آنچه مسلم است این است که او از خاندان علم و دانش بوده چنان که گفته است «همه قبیله ی من، عالمان دین بودند».
«سعدی» نوجوان بود که پدر خود را از دست داد و سپس به توصیه ی اتابک فارس بری ادامه ی تحصیل به بغداد رفته و در نظامیه و مراکز علمی دیگر آنجا، دانش آموخت و از حجره ی مدرسه و کمک هزینه ی تحصیلی که مدیران مدرسه ی «نظامیه» می پرداختند، بهره ی بسیار برد و بیشتر اوقات خود را به درس و بحث گذراند. او به هنگام اقامت در بغداد، از محضر استادانی چون «شیخ ابوالفرج جوزی» و «شیخ شهاب الدین سهروردی» بهره برد. در آن زمان، زادگاه «سعدی»، شیراز، که از تیررس حمله ی مغولان و ویرانی تاتارها بدور مانده بود، اندکی بعد دستخوش هرج و مرج، ناامنی و ترکتازی قبایل شمال شرقی ایران گردید، چنان که خود او می گوید:«جهان درهم افتاده چون موی زنگی».
«سعدی» پس از فراغت از تحصیل به سفر پرداخت و راهی سرزمین های دیگر گشت و به قول خود، در اقالیم غربت سالیانی بسر برد. این سیر و سفر، نزدیک سی سال به طول انجامید، از جمله از هندوستان و مغرب و روم دیدن کرد.
اگر در «کلیات» سعدی که شامل «بوستان» و «گلستان» است، دقت کنیم، ردپا و مکانهایی را که به آنجا سفر داشته است، می توان دید. همه آثار سعدی اعم از نظم و نثر در کتاب کلیات سعدی قابل دسترسی است و از بین آثاری که در این کتاب آمده، بوستان و گلستان از شهرت خاصی برخوردارند. گلستان به نظم و نثر مسجع و بوستان به نظم نگاشته شده است. به جز این ها آثار دیگری نیز در این کتاب هستند که عبارتند از: قصاید، مراثی، ملمعات و مثلثات، ترجیعات، صاحبیه، رباعیات، مفردات، غزلیات و هزلیات
از جمله ی این مکانها در کتاب «گلستان» می توان به:
سفر به حجاز و مکه، دمشق، بیابان قدس و طرابلس و حلب، بصره، اسکندریه، کوفه، جزیره ی کیش، کاشغر، دیار بکر، دیار مغرب، بلخ و بامیان، اشاره داشت. سعدی شیرین سخنی بود جهاندیده، بسیار سفر باید تا پخته شود خامی، و سعدی آنقدر در این آزمون آبدیده شده بود که میتوانست تمام دیده ها و شنیده هایش برای مردم ایران زمین با زبان فصحیش بیان کند.
جالب آنجاست که همشهری نام آور شیرازیش حافظ پای از شیراز بیرون نگذاشته بود اما شاعر بیقرار شیرازی سعدی سی سال تمام در سفر بود!
همچنین از سفرهای او در کتاب «بوستان» می توان به موارد زیر اشاره کرد:
دمشق، روم شرقی (ترکیه امروز)، شهر صنعا واقع در یمن، و دیدار از «سومنات» هند. در این جهانگردی ها، «سعدی» برای تهیه ی مخارج سفر و گذران زندگی خویش، در طول راه و هنگام اقامت در شهرها، از دانش خود در آموزش دینی، وعظ در مساجد و تدریس بهره می برده است. سرانجام پس از چهل سال سیر آفاق و انفس، با انبانی ارزشمند از تجربه و دانش به شیراز برمی گردد و حاصل معنوی، اخلاقی، احوال روحی و اجتماعی، اندیشه ها و جهان بینی خود را در سال 655 در قالب کتاب «بوستان» و در سال 656، در کتاب «گلستان» می ریزد.
این دو کتاب که نتیجه ی عمری جهانگردی و تجربه اندوزی و مشاهدات «سعدی» بوده، گنجینه ی ارزشمندی است از نکته های اجتماعی و اخلاقی و راه و روش بهتر زیستن. در کتاب «گلستان»، سعدی با زیباترین شکل و در نهایت متانت و استواری، کلام را با شوخی و مزاح در هم آمیخته، چنان که خود او می گوید: «داروی تلخ نصیحت، به شهد رأفت برآمیخته تا طبع ملول از دولت قبول، محروم نماند».
کتاب«گلستان» که شاهکار نثر فارسی و سرآمد همه ی آثار منثور فارسی است، در یک دیباچه و هشت باب به نثر مسجّع نوشته شده است. غالب نوشته ها، کوتاه و داستانگونه و مملو از پندهای اخلاقی است. «سعدی» نثر مسجع را از نظر زیبایی و کوتاهی کلام به اوج خود رسانده است و هنوز کسی نتوانسته با او در این مورد برابری کند. واژه ی «مسجّع» به معنی آواز بال کبوتر است و در صنعت ادبی به نثری گفته می شود که شبیه شعر است و دارای وزن.
دیباچه
باب اول_ در سیرت پادشاهان
باب دوم _ در اخلاق درویشان
باب سوم _در فضیلت قناعت
باب چهارم _در فوائد خاموشی
باب پنجم _در عشق و جوانی
باب ششم _در ضعف و پیری
باب هفتم _در تأثیر تربیت
باب هشتم _در آداب صحبت
از ویژگی هی کار «سعدی» این است که بسیار آگاهانه به بزرگان و حاکمان پند و اندرز می دهد، چنان که هیچ کس به اندازه ی او، پادشاهان، حاکمان، صاحبان قدرت و زر و زور را به مهربانی و رعیت نوازی دعوت نکرده و به وظیفه ی خویش آگاه نساخته است. سفرهای فراوان به دیگر نقاط، دید او را به جهان و جهانیان گسترده ترساخت، به گونه ای که فقط به مردم فارس و یا ایران نمی اندیشد، بلکه جهانی را مد نظرداشت.
کتاب «بوستان» دارای ده باب است:
باب اول _ در عدل و تدبیر و رای
باب دوم _در احسان
باب سوم _در عشق و مستی و شور
باب چهارم _در تواضع
باب پنجم _در رضا
باب ششم _در قناعت
باب هفتم _در عالم تربیت
باب هشتم _در شکر بر عافیت
باب نهم _در توبه و راه صواب
باب دهم _در مناجات و ختم کتاب
راز محبوبیت «سعدی» در سادگی و شیوایی کلام اوست. او اندیشه ی خود را با زبانی بسیار ساده و روان، اما موزون و هنرمندانه به نظم کشیده است. بدون تردید، این خود یکی از بزرگترین عواملی بوده که زبان فارسی به همت و شیوه ی پسندیده و استوار او، در خلال دست کم هفت سده، دگرگونی نیافته و بهمان اندازه قابل فهم و درک و کم نظیر و برگزیده است.
«سعدی» پس از نگارش «بوستان» که در سال ۶۵۶ بود، تا زمان درگذشت خویش، یعنی زمانی نزدیک به کمتر از چهل سال، به خلق آثار دیگری در زمینه ی نظم و نثر پرداخت. در نظم، به سرودن غزلیات، قصید و ترجیعات و در زمینه ی نثر، به نوشتن آثاری چون «مجالس پنجگانه»، «نصیحهٔ الملوک»، «رساله ی عقل و عشق» و «تقریرات ثلاثه» همت گماشت.
«عبدالعلی دستغیب» منتقد ادبی بر ین باور است که:« اروپا، ادبیات فارسی را با شعر «سعدی» شناخت. بعد از آغاز دوره ی رنسانس، اروپایی ها به شعر «سعدی» توجه کردند و آثار او به زبانهای اروپایی ترجمه شد. کسانی چون «لافونتن»، جنبه های داستانی آثار او را در کارهای خود تأثیر دادند و افرادی چون «مونتسکیو»، «لامارتین» و حتی «ویکتورهوگو» به جنبه های شعر «سعدی» توجه کردند. «گلستانِ» «سعدی» زمانی که به فرانسه ترجمه شد، نهضت رمانتیسم فرانسه و بعد اروپا را تحت تأثیر قرار داد. شعرایی چون «پوشکین» در روسیه و «امرسون» در آمریکا نیز تحت تأثیر اشعار «سعدی» بوده اند.»
مرکز سعدی شناسی
روز بزرگداشت سعدی
مرکز سعدی شناسی ایران در سال ۱۳۸۱ روز اول اردیبهشت ماه را به نام روز سعدی نام گذاری کرد تا نام این شاعر را جاوید نگاه دارد. در اول اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ بود که در اجلاس شاعران جهان در شیراز این روز از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی نیز به عنوان روز سعدی نامگذاری شد. برگزاری برنامه های روز سعدی در اول اردیبهشت ماه هر سال در ایران و سایر نقاط جهان نیز بر عهده مرکز سعدی شناسی قرار گرفت.
شاعر فارسی زبان ایران به غیر از آن که در اخلاقیات و امور کشور داری و آداب فروتنی سخن وری بسیار توانا بود. در عاشقی و دلدادگی و پرده از رخ معشوق کشیدن نیز بسی توانا بود که :
از در درآمدی و من از خود به در شدم گویی که از این جهان به جهان ِ دگر شدم
فکر میکنم همین یک بیت کافی باشد تا معشوق با سعدی شیرین سخن بر سر مهر آید، یا آنکه:
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم
شاعر نام آور فارسی زبان علاوه بر آنکه حکیمی بود دانا و عارف عاشقی شوریده و دلداده نیز بود، یادش گرامی باد که سعدی همیشه زنده است با شعرها و پندهای بی مانندش در دلها و ذهن ها، سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز...
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است