پيشينهٔ هنر تصويرى در ايران به روزگار پيش از تاريخ باز مى‌گردد. نخستين قومى که در ايران هويت تاريخى يافتند، عيلامى‌ها بودند که تعدادى آثار تصويرى از خود برجاى نهاده‌اند، که در واقع پيش از آغاز فرهنگ و تمدن آريايى در سرزمين ايران پديد آمده‌اند. پژوهشگران مبدأ هنر ايرانى را به دوران نوسنگى نسبت مى‌دهند، اما بر طبق اطلاعات دقيق‌تر شايد بتوان سرآغاز قديم‌ترى براى اين هنر در نظر گرفت.


از جمله قديم‌ترين آثار تصويرى به‌دست‌ آمده در ايران، صخره‌نگاره‌هاى منطقهٔ کوه‌دشت لرستان است که صحنه‌هاى رزم و شکار را نشان مى‌دهند. بيشتر اين تصاوير به شيوه‌اى ساده و ابتدايى نقش شده‌اند و صراحتى اغراق‌آميز در حرکات و پيکره‌هاى اين نقوش به‌چشم مى‌خورد. قدمت اين صخره‌نگاره‌ها هنوز به‌طور دقيق معلوم نشده است و همگى به يک دوران تعلق ندارند. به احتمال قوى ترسيم اين نقوش در ارتباط با اعتقادات جادويى است.


جلوه‌هاى آشکارتر هنر تصويرى قديم ايران بر روى سفالينه‌ها نقش بسته است. سفالينه‌هايى که از تپه سيلک، تپه حصار و يا مناطق ديگر به‌دست آمده‌اند. به‌گفتهٔ آرثرپوپ سفالينهٔ منقوش را بايد نخستين کتاب بشر تقلى نمود.


مفرغ‌هاى لرستان (سده‌هاى دوازدهم تا هشتم ق.م.) نيز از مهم‌ترين جلوه‌هاى کهن هنر ايرانى به‌شمار مى‌آيند.


تصويرگر پيش از تاريخ اساساً طبيعت نگار نبوده و گرايش به تقليد از ظواهر عينى اشياء و موجودات نداشته است. او براى رساندن مفهوم مورد نظر خود تنها چند ويژگى اساسى را در نظر مى‌گرفته و به نمايش مى‌گذاشته است.نمايش حيوان و انسان، اشکال هندسى دايره و مربع و نقش‌هايى از کوه، آب، خورشيد و ماه از رايج‌ترين مواد تصويرى کهن در هنر ايران بوده است. در آثار بعدى نقش‌مايه‌هايى با خصلت فوق طبيعى به‌چشم مى‌خورد. مانند تلفيقى از انسان و حيوان و جز اينها. بيشتر اين نقش‌مايه‌هاى نمادين را با اختلاف در آثار هنرى بين‌النهرين و ساير نواحى آسياى غربى مى‌توان يافت.