در جهان اسلام بافتههاى دستى از ارزشمندترين توليدات بهشمار مىرفت و نقشى برتر از کارکردهاى علمى و تزئينى داشت. اين بافتهها نه فقط در کاخها و خانهها و مساجد بکار مىرفت، بلکه بعنوان نشانهٔ پشتيبانى سياسى به شکل هديه و پاداش بکار مىرفت.
هنر بافندگان مسلمان احتمالاً از هنر بافندگان ساسانى ايران و قبطيات مصر تقليد شده است. به سراسر جهان اسلام رسيده و در سدهٔ دهم عالمگير شد و به طور وسيع به کشورهاى مختلف صادر مىشد.
هنر قالىبافى بهخصوص در ايران پيشرفت چشمگيرى داشت و در خانهها و کاخها براى پوشش کف و ديوارها بکار مىرفت و تضاد جالبى در محيط ايجاد مىکرد. فرشى که براى بقعهٔ شاه طهماسب در اردبيل بافته شد، نمونهٔ بزرگى از قالىهاى قابگونه است و طرحى از اجزاى درهم فشردهٔ بزرگ و زمينهٔ آبى يکدست با گل و برگ متصل به شبکهاى از ساقههاى ظريفى که طرحى حلزونى در سراسر زمينه پديد مىآورند، پوشانده است. احتمالاً بابت اين فرش بيست و چهار سال وقت صرف شده است. در اين فرش پيکرهٔ انسان و حيوان حذف شده که دليل آن بافتن اين فرش براى مسجد بوده است.